بازنمایی ساختار و مفهوم قدرت در سینمای مسعود کیمیایی

thesis
abstract

تراژدی، جان های عریان را در برابر ما می نمایاند و تک تک افراد را نسبت به واقعیت و منطق دردناکِ جهان، آگاه می سازد. گویی «روابط قدرت» با منطقی تراژیک، خود را بازسازی ایی مُدام می کنند و کلِ جهان را در بر می گیرند. آنچه فرد را در برابر هستی خود قرار می دهد، گذر از «آگاهی» به «خودآگاهی» است که او را با واقعیت انضمامی اش درگیر می سازد. تراژدی، تلاش جان گداز قهرمانی است برای تحقق خود، و نائل آمدن به «سوژه گی». بنابراین، «خودآگاهی» و «سوژه گی» هردو، دو روی یک سکه هستند که به فرد این امکان را می دهد تا با فهمِ «روابط قدرت» و «استراتژی»، خود را وارد عرص? بازیگری کند و در نتیجه با متحمل شدن و اجرای نقشی در صحنه نمایش زندگی، جهانِ آزاد و رهای خود را متحقق کند. با این رویکرد، «قدرت» را می توان به منزل? امکانی برای تحقق سوژه گی، و نه در معنای سرکوب و استیلا، فهم کرد. این گزاره بدین معنا نیست که روابط سلطه، در بیرون حضور ندارند، بلکه آن امکانی است تا با گذر از سطح به عمق رویدادها ـ آنهم با بررسی امورِ پیش پا افتاده و بدیهی که تاریخاً ملموس و واضح انگاشته شده اند ـ نحوه شکل گیری «عقلانیت» خاصی که در اینجا آنرا «مدرن» می نامیم، نشان داده شود. اما برای عبور از زندگیِ اتمیز? مدرن، افراد به دنبال محملی می گردند تا با وصل کردن خود به آن، زندگیشان را معنا بخشند. اما خیالی باطل که در این کنکاش و جستجوی معنا با وضعیتِ پاردوکسیکالی روبرو می گردند که منجر به زاده شدن اخلاقیاتی متناقض در وضعیت اینجهانی آنها می شود. به این ترتیب دو وضعیت از دل این کنکاش زاده می شود: یکی آنها که در پی معنا، به ورطه شکاکیت و در نهایت «نهیلیسم» پای می گذارند و زندگی را بی معنا و خود را بی ارتباط با کلیت درمی یابند، و در نهایت راهی جز غُر زدن یا «سفسط? سوزناک» نمی یابند. دیگری را «صوفیانی» تشکیل می دهند که تارک دنیا هستند، و از همه مادیات دل کنده اند تا با وحدت و ارتباطی «بی واسطه»، به حیات خود معنا بخشند. جهان بینی خاصی از دلِ این دو وضعیت زاده می شود که آنرا «پاتتیک» می نامم. فیلم های ده? 70 مسعود کیمیایی، بیانگر این حالت، خصلت و ماهیت است. اما در مقابل، شخصیت «رضاموتوری» و همچنین «محسن» در فیلم حکم نشان دهند? قهرمانی تراژیک است که در «مبارزه» ای ناتمام، تقدیرگرایی رمانتیک را پس زده و به دنبال فرجام و سرنوشتی که به دست خود رقم زده است می رود. او در جبرِ زمانه فرو می پاشد، اما در مبارزه اش، خود و سوژه گی اش را متحقق می کند. قهرمان تراژدی نیز با پذیرش «نقصِ تراژیک»ش، از خود اسطوره زدایی می کند، و همچنین در مبارز? ناتمامش، دستان خود را از ورط? تقدیرگرایی بیرون می کشد. در نتیجه آنچه در پی فرایند «کاتارسیس» برای فرد رخ می دهد، می تواند نوعی «آگاهی تراژیک» باشد که فرد را به درجه «خودآگاهی» می رساند. با این تفسیر، می توان این فرد را شخصی دانست که از مرحله «فرد در خود»، از خلال فرایند «تامل در خود» در «کردارهای سامان بخش خود»، گذر کرده و به خصلتِ «فرد برای خود» نائل آمده است. حال، روایت خاصی که کیمیایی به مدد رسان? سینما ـ 24 فیلم او مورد بررسی قرار گرفته است ـ بازنمای آن است، در حالت های «پاتتیک»، «حماسی» و «تراژیک» تغییرِ فرم می دهد، و او در دوره های زمانی ـ مکانی مختلف، با توجه به ماهیت سیاسی ـ انتقادیِ فیلم هایش، هر یک از این حالات را بروز می دهد.

similar resources

قدرت، مقاومت و سینما: بازنمایی طبقۀ فرودست در سینمای مسعود کیمیایی

هدف این مقاله ارزیابی انتقادی دیدگاه‌های رخدادی قدرت بر اساس تحلیل آثار سینمایی است. گفتمانِ انتقادی در تحلیل سینما از یک سو، سینما را در استقلال خود به مثابه هنر واجد ارزش، اعتبار، اندیشیدن و فلسفیدن قلمداد می‌کند؛ از سوی دیگر، آن را نقطۀ تلاقی سیاست، اقتصاد و فرهنگ لحاظ کرده و در آن می‌اندیشد. بررسی آثارسینمایی مسعود کیمیایی بهانه‌ای است در جهت فهم مناسبات اجتماعی و سیاسی به طور اعم و...

full text

قهرمان اسطوره‌ای در سینمای مسعود کیمیایی

در این مقاله، قهرمان و ویژگی‌های آن در سینمای مسعود کیمیایی، مورد مطالعه قرار گرفته و نیز تأثیر شرایط اجتماعی بر تحولات قهرمان در آثار پیش از انقلاب و پس از انقلاب کیمیایی، موردتوجه واقع شده است. برای این منظور،‌ با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، سه فیلم «قیصر»، «داش‌آکل» و «رضا موتوری» از آثار پیش از انقلاب و سه فیلم «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «جرم» به‌عنوان نمونه‌هایی از آثار پس از انقلا...

full text

روایت دگردیسی زندگی روزمره در سینمای ایران ( مطالعه موردی سینمای مسعود کیمیایی )

    این پژوهش کوششی است برای تحلیل زندگی روزمره در ایران معاصر به میانجی سینما: این که زندگی روزمره، در ابعادی چون هویت‌ها، ارزش‌ها و تجربۀ فردی، چگونه در سینمای قبل و بعد از انقلاب روایت‌پردازی شده است. دگردیسی در سه بعد هویت‌ها و ارزش‌ها و تجربۀ فردی با استناد به نظریه‌های گیدنز، چینی و جنکینز، و مضمون محوری پژوهش، یعنی تعامل اخلاق قهرمانی و منطق زندگی روزمره، نیز با توسل به ...

full text

روایت دگردیسی زندگی روزمره در سینمای ایران ( مطالعه موردی سینمای مسعود کیمیایی )

این پژوهش کوششی است برای تحلیل زندگی روزمره در ایران معاصر به میانجی سینما: این که زندگی روزمره، در ابعادی چون هویت ها، ارزش ها و تجربۀ فردی، چگونه در سینمای قبل و بعد از انقلاب روایت پردازی شده است. دگردیسی در سه بعد هویت ها و ارزش ها و تجربۀ فردی با استناد به نظریه های گیدنز، چینی و جنکینز، و مضمون محوری پژوهش، یعنی تعامل اخلاق قهرمانی و منطق زندگی روزمره، نیز با توسل به نظریۀ فدرستون و زیمل ...

full text

تحلیل جامعه‌شناختی تعامل قهرمان و زندگی روزمره در سینمای مسعود کیمیایی

قاله حاضر تلاشی است برای تحلیل روایت تعامل اخلاق قهرمانی و منطق زندگی روزمر? مدرن از منظر جامعه‌شناسی سینما. حوز? مورد مطالعه، آثار سینمایی مسعود کیمیایی است. برای صورت‌بندی نظریه‌ای دربار? تعامل دیالکتیکی پویایی‌های اجتماعی/ تاریخی و آفرینش هنری از آرای دو وینیو، لوکاچ و لونتال استفاده شده است. سپس با به‌کارگیری روش تحلیل روایتِ ساختارگرا و نشانه‌شناسی ساختاری آثار سینمایی کیمیایی مطالعه شده اس...

full text

تحلیل جامعه‌شناختی آثار مسعود کیمیایی

در این مقاله فیلم‌های مسعود کیمیایی به مثابة بازتاب شرایط اجتماعی تحلیل می‌شوند. مسئله مقالة حاضر یافتن عناصری روایی در ساخت فیلم است که شاخص‌ترین و مهم‌ترین مسائل جاری را در زمان ساخت فیلم در خود دارند. رویکرد نظری بازتاب به ما کمک می‌کند که هر یک از آثار کیمیایی را آینه‌ای از مسائل روز بدانیم. رویکرد روش‌شناختی مقاله تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن، پنج فیلم سینمایی کیمیایی به منزلة باز...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023